اهمیت ابعاد مختلف جهت پیاده‌سازی هوش کسب‌وکار

شرایط پیاده سازی هوش کسب و کار

اهمیت ابعاد مختلف در بلوغ و آمادگی سازمان جهت پیاده‌سازی هوش کسب‌وکار

آیا سازمان شما برای پیاده سازی و استقرار هوش کسب و کار آمادگی دارد؟ برای پاسخ به این سوال باید ابعادی که در ادامه آمده است را مورد بررسی قرار دهید. همچنین بررسی کنید هر کدام از این ابعاد چه نقاط قوت و ضعفی دارد؟ چه محدودیت‌هایی دارد؟ و باید چه زیر ساختی داشته باشید؟

برای پشتیبانی از هر استراتژی هوش کسب‌وکار در سازمان، به ترکیبی از سیاست‌ها، فرایندها، فناوری‌ها و مهارت‌ها برای دستیابی به اهداف تحلیلی و گزارش‌گیری به‌عنوان ابعاد چارچوب سازمانی هوش کسب‌وکار نیاز است.

در این مقاله به بررسی ضرورت و اهمیت نقش هر یک از ابعاد، مزایا، محدودیت‌ها و زیرساخت‌های کلیدی هر یک از آنها را برای استقرار هوش کسب‌وکار در سازمان می‌پردازم.

با خواندن این مقاله می‌توانید ابعاد مختلف سازمان یا شرکت خود را مورد بررسی قرار داده و آنها را با یکدیگر مقایسه کنید.

سیاست‌ها

یکی از اصلی‌ترین موارد در بلوغ و آمادگی سازمان برای پیاده‌سازی هوش کسب‌وکار سیاست‌های اتخاذ شده است و نقش بسزایی در موفقیت پروژه دارد. سیاست‌ها باعث می‌شوند هدف‌گذاری‌ها منعطف شوند و بهره‌وری هوش کسب‌وکار افزایش پیدا کند. همچنین سیاست‌ها، یکپارچگی بین واحدهای سازمان‌ها را به وجود می‌آورند و در نهایت چشم‌انداز درستی از پیاده‌سازی هوش کسب‌وکار در سازمان ایجاد می‌کند.

در بخش سیاست‌ها محدودیت‌هایی از لحاظ زمانی، بودجه، نداشتن معیارهای درست برای تصمیم‌گیری می‌تواند مشکلاتی را ایجاد کند.

نقاط قوتنقاط ضعفمحدودیت‌هازیرساخت‌ها
انعطاف بیشتر در هدف‌گذاری‌ها و سیاست‌گذاری سازمانشکست سیاست‌های BI با برنامه‌ریزی نادرست یا نقص در اجرای سیاست‌هانادیده‌گرفته‌شدن بسیاری از جوانب سیاست‌گذاری‌هاتأمین زیرساخت‌های متناسب با سیاست‌ها
امکان بهره‌برداری از مزایا و امکانات هوش کسب‌وکاردرنظرنگرفتن تمام جوانب در حین سیاست‌گذاریوجود محدودیت‌های زمانی در سیاست‌گذاری‌هالزوم سیاست‌گذاری درست و واقع‌بینانه
یکپارچه بودن واحدهای سازمان با پیاده‌سازی هوش تجارینداشتن نگاهی جامع از وضعیت فعلی در سازمان‌های قدیمی که هوش تجاری ندارند.محدودیت در بودجه‌بندی سیاست‌گذاری‌هالزوم فرهنگ‌سازی برای کارکنان و مدیران سازمان
مشخص بودن چشم‌انداز سازمانشکست در تصمیم‌گیری‌ها در سازمان‌های قدیمی که هوش تجاری ندارند.لزوم تجربه کافی و توانایی لازم برای سیاست‌گذاری درستلزوم برنامه‌ریزی هدفمند و جامع در ابتدای پروژه BI
شکست در پروژه‌ها به دلیل عدم وجود دانش کافی مدیران در زمینه BIعدم وجود معیار مناسب برای دستیابی به تصمیم درستدارابودن اطلاعات متناسب و دقیق نظیر منابع مالی، اهداف سازمان و ابزارها برای گرفتن یک تصمیم درست و متناسب
سیاست‌های سازمان در اجرای پروژه هوش کسب و کار

فرایندها

از مهم‌ترین عوامل در موفقیت پروژه هوش تجاری فرایندهای سازمان است. قبل از پیاده‌سازی هوش کسب‌وکار، سازمان نیاز دارد تا فرایندها را شناسایی کند و پس از تحلیل نتایج، در صورت نیاز به بهبود، آن‌ها را اصلاح کند؛ بنابراین فرایندهای مرتبط با پیاده‌سازی هوش کسب‌وکار شناسایی و شفاف شده و منجر به مدیریت و جمع‌آوری صحیح داده‌ها از انبار داده‌ها خواهد شد و امکان استفاده از ابزارها و نرم‌افزارهای درست فراهم می‌شود و در نتیجه فرایندها به‌درستی اجرا خواهند شد.

نقاط قوتنقاط ضعفمحدودیت‌هازیرساخت‌ها
شناسایی و شفاف‌سازی فرایندهای مرتبط با BIمشکل و دشوار بودن شناسایی و مستندسازی فرایندهامواجهه با شکست در حین اجرای هر یک از مراحل فرایندها به دلیل عدم برنامه‌ریزی مناسب و دقیقلزوم وجود نیروی انسانی برای مستندسازی و شناسایی فرایندها
مدیریت درست و بهتر داده‌هاعدم وجود دقت کافی در انجام هرکدام از مراحل فرایندهاشکست در اجرای مراحل فرایندها با نبود افراد متخصصنیاز به فراهم‌کردن ابزارهای تحلیلی مناسب برای نمایش نتایج
جمع‌کردن اطلاعات از انباره‌های مختلف دادهامکان وجود اشتباه در برنامه‌ریزی فرایندهازمان‌بر بودن شناسایی فرایندهانیاز به نیروی کارآمد و متخصص برای بهبود فرایندها
بهبود فرآیندهای سازمان با BIسخت بودن بهبود فرایندهاهزینه‌بر بودن شناسایی فرایندهالزوم وجود نرم‌افزارهای مناسب
امکان استفاده از ابزارهای نادرست و در نتیجه انجام نادرست فرایندها

فناوری‌ها

پس از بررسی ابعاد سیاست و فرایندها، فناوری از زیرساخت‌های حیاتی پروژه هوش تجاری است. سازمان‌ها برای پیشرفت و رسیدن به اهداف خود حداکثر تلاششان را می‌کنند تا بهترین فناوری‌ها را طراحی و پیاده‌سازی کنند و در صورت لزوم زیرساخت‌های خود را ارتقا دهند و به‌روزرسانی کنند و در نتیجه فناوری‌های موجود در سازمان یکپارچه شود و اثرات مثبتی در بهبود کسب‌وکار و افزایش رضایت مشتریان به وجود بیاورند.

مدیران سازمان توسط فناوری‌های بکار گرفته شده می‌توانند داده‌ها را تحلیل کنند و بهترین تصمیم را بگیرند. فناوری سازمان‌ها در مخاطراتی مثل هک شدن و ویروس‌ها و باج‌افزارها و … و محدودیت‌هایی مثل بودجه و زمان، نبود نیروی متخصص قرار دارد.

نقاط قوتنقاط ضعفمحدودیت‌هازیرساخت‌ها
استفاده از فناوری‌های به‌روز و جدیداحتمال ازدست‌رفتن اطلاعات در هنگام ویروسی شدن سیستم‌هامحدودیت در نیروی انسانیطراحی و پیاده‌سازی فناوری‌های موردنیاز
به‌روز شدن مهارت‌ها و تخصص‌های کارکنان و مدیرانزمان‌بر بودن انتخاب یک فناوری مناسبمحدودیت‌های زمانیارتقا در زیرساخت‌های ذخیره‌سازی داده‌ها و اطلاعات
ایجاد اثرات مثبت و بهبود کسب‌وکار و افزایش رضایت مشتریانسرعت تقریباً زیاد در هنگام به‌روزرسانی فناوری‌هاعدم دسترسی به تجهیزات روز دنیا در هنگام تحریم‌های بین‌المللی و در نتیجه شکست پروژه‌هافراهم نمودن و تهیه نرم‌افزارهای موردنیاز
یکپارچه شدن فناوری‌های موجود در سازمانهزینه‌بر بودن تجهیزات استفاده شده در قیاس با سیستم سنتیمحدودیت در تأمین بودجه برای تهیه فناوری‌های به‌روز و موردنیازلزوم به‌روزرسانی زیرساخت‌های موردنیاز
استفاده از تجربه‌های بهتر و برتر
افزایش کیفیت محصولات با استفاده از تجهیزات فناورانه

مهارت‌ها

برای پیاده‌سازی پروژه هوش کسب‌وکار مهارت کارکنان سازمان در نحوه استفاده و تحلیل داده و اطلاعات نقش بسیار با اهمیتی دارد. سازمان می‌تواند برنامه‌ای را جهت آموزش مدیران و کاربران هوش تجاری فراهم کند تا از توانایی‌شان در جهت رسیدن به اهداف پروژه هوش کسب‌وکار استفاده شود و همچنین مهارت‌های پرسنل نیز افزایش خواهد یافت. در صورت عدم انتخاب درست پرسنل هزینه‌های مالی و زمانی زیادی را برای سازمان در پی خواهد داشت.

نقاط قوتنقاط ضعفمحدودیت‌هازیرساخت‌ها
افزایش توانایی و دانش ذی‌نفعانهزینه‌بر بودن کسب و آموزش مهارت‌های موردنیازعدم پذیرش این علم جدید از سوی کاربران به دلیل عدم آگاهی از مزایای آنلزوم وجود زیرساخت‌های آموزشی
بهره‌وری از توانایی‌های کارکنان برای محقق شدن اهداف BIزمان‌بر بودن کسب و آموزش مهارت‌های موردنیازگاهی اوقات امکان‌پذیر نبودن تخصیص آموزش مهارت‌ها به نیروی انسانیانتقال مهارت‌ها و تجارب و اشتراک‌گذاری آن‌ها
افزایش سرعت بهره‌وری و بهبود کیفیت در کارها با استفاده از دانش و مهارت کارکنانعدم وجود توانایی‌های لازم مدیران برای پیگیری نتایج به‌دست‌آمدهسخت و هزینه‌بر بودن آموزش دوباره به کارکنانآموزش مستمر کارمندان و مدیران در زمینه BI
به‌روز شدن مهارت‌ها و توانایی‌های کارکنانلزوم انتخاب افراد مناسب برای کسب و آموزش مهارت‌ها که در غیر این صورت پروژه‌ها با شکست مواجه می‌شوند.حفظ دانش سازمانی و افزایش بهره‌وری
شکست به دلیل عدم وجود مهارت‌ها و توانایی‌های لازم

 به نظر شما هر یک از این ابعاد در بلوغ و میزان آمادگی سازمان جهت پیاده‌سازی هوش کسب‌وکار چقدر تأثیرگذار خواهد بود؟